اولین برخورد از نوع 2

ساخت وبلاگ
آنکه دانست، زبان بست
وان که می گفت، ندانست ...
چه غم آلوده شبی بود
وان مسافر که در آن ظلمتِ خاموش گذشت
و برانگیخت سگان را به صدایِ سُمِ اسبش بر سنگ
بی که یک دم به خیالش گذرد
که فرود آید شب را
گویی
همه رؤیایِ تبی بود
چه غم آلوده شبی بود
اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : رجعت, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 102 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21

یه چیزایی رو تغییر دادم،

نمی دونم کار درستیه یا اشتباه..

شاید بعدنا دلتنگ خاطرات 13،14 سالگی بشم..

ولی من خیلی فرق کردم، اون چیزا دیگه اصلا شبیه من نبود

اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : دونم, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 87 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21

سال پیش بعد از کنکور که دوباره افتادیم در چاه مجازی ، فایل های خوانش "صدای پای آب" سهراب سپهری رو با صدای خسرو شکیبایی دانلود کردم..شروع کردم به گوش کردن، هنگامه ی خواب ، در راه، وقت ظرف شستن(زندگی شستن یک بشقاب است) چنان مجذوب این فایل ها شده بودم، که روزی دوبار حداقل گوش می دادم. قبلا چندین بار این شعر رو خوانده بودم ولی شاید به خاطر سن کم،منو درگیر نکرده بود انقدر.. برایم عجیب بود،اون همه توصیفات زیبا ، اون نگاه عمیق به زندگی ، به اشیا ، به اتفاقات روزمره سهراب را هر روز ستایش می کردم،توی دلم می گفتم چه آدم بزرگیه این سهراب.. و حالا که 365 روز از برخورد عمیق ما با هم می گذره .. سهراب، آه سه اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : سهراب,سهراب,بزرگ, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 103 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21

آنکه دانست، زبان بست
وان که می گفت، ندانست ...
چه غم آلوده شبی بود
وان مسافر که در آن ظلمتِ خاموش گذشت
و برانگیخت سگان را به صدایِ سُمِ اسبش بر سنگ
بی که یک دم به خیالش گذرد
که فرود آید شب را
گویی
همه رؤیایِ تبی بود
چه غم آلوده شبی بود
اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : دلمون,تنگه, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 109 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21

امروز میان ترم فرانسه داشتم، آره من می رم کلاس فرانسه .خیلی دوس دارم ، یادگیری زبان جدید خیلی جذابه ، اصلا یاد گرفتن هر چیزی جدیدی جذابه..فعلا در حد سلام و احوال پرسی و الفبا و اعداد تا 20 و صرف فعل و اسم کشورا و صفتا و اینا چیز هایی می دونم، بعد کلاس ، برای سانس چهارو نیم رفتم سینما ، چون کلاس زبان انگلیسی برعکس همیشه نداشتم من تنهایی سینما رفتن را دوس دارم ، اصلا تنهایی انجام دادن خیلی کار هارا دوس دارم ،  تهایی سینما رفتن خوب است چون که بدون هیچ برخورد و حرف و حرکت اضافه ای از همراهت که روی مخت باشد ، توی صندلی خودت فرو می روی و غرق می شوی در فیلم بدون هیچ حرف اضافه ای فکر می کنی سکانس هارا اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : کاملا,معمولی, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 94 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21

دیشب عین احمقا عین احمقا تاکید می کنم عین احمقا یه لیوان بزرگ قهوه خوردم و تا صبح ساعت 8 عین جغد بیدار بودم ، سرم داشت می ترکید ، انگار چند تیکه مذاب توی سرم داشتن گرگم به هوا بازی می کردن،ساعت حول و هوش 12 بود که بیدار شدم سریع لباسامو پوشیدم که برم کلاس فرانسهبعد کلاس بااینکه از کم خوابی حالم خوب نبود ، ولی چون می دونستم یه فیلم جدید اکران شده که من ندیدم ،نتونستم جلوی خودمو بگیرم و رفتم سینما فلسطین برای "سارا و آیدا " یه ساعتی تا شروع فیلم وقت داشتم ، رفتن همون جای همیشکی کنار حوض کاخ هشت بهشت نشستم که داستان همشهری بخونم تا ساعت 4 بشه من میشه هر مطلبی می خونم چیزای جالب یا مهمشو یا جمله ه اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : خوابی,سارا,آیدا,پسرک,لواشک,فروش, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 114 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21

وقتی تو نیستی شهراب تلخ تنهایی من 

شراب مرگه..

وقتی تو نیستی بودن یا مردن ، موندن یا رفتن

فرقی نداره..

|.|

عارف ممنون که این آهنگو خوندی تا آخر شبا غرق بشیم در خاطرات و به خواب رویاها بریم...

پ.ن: تابستون کسل دور از هم بودن

اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : وقتی,نیستی, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 109 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21

اون روز که به طور جدی تصمیم گرفتم فرانسه یاد بگیرمیاد فیلم رگ خواب افتادم ، اونجا که مینا دستمالی که کامران روش به فرانسوی یه چیزایی نوشته بودو برد به یه کتابخونه تا بتونه از دیکشنری کمک بگیره ، بفهمه کامران چی براش نوشته اون لحظه که فروشنده ، جمله رو ترجمه کرد برای مینا  صورت و حال مینا توی اون لحظه :) به خودم گفتم ، وقتی یه کمی یاد گرفتم که بتونم جمله سازی کنم.. یه متن  می نویسم و می فرستم براش  ، ترجمه ش نمی کنم تا مجبور بشه بره پیدا کنه.. دیشب براش نوشتم : Si tu ne mʼaimes Je tʼaime Si je tʼaime Prends garde ὰ toi  Avec lʼamour :)    ...آخر شب ها  دلتنگی زورش به غدد اشکی می رسد ..که عشق هم اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : روشن,فرانسه, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 101 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21

اولین باری که صحبتمون ازحالت فورمال و دانش آموز معلمی خارج شد،

وقتی بود که بهش گفتم" 11 تا 1 نتونستم درس بخونم ، چون برنامه نود بود "

و در جواب نوشت : پرسپولیس یا استقلال؟ با اون شکلک چشمک خندون واتس اپ

و من ازونجا که تیم قرمز رو اول نوشته بود ، فهمیدم که پرسپولیسیه

و بادکنکای قرمز و کل کل های بعد ازون

تا ایستگاه 17 شهریور 94 :)

آه خاطرات شیرین...

اولین برخورد از نوع 2...
ما را در سایت اولین برخورد از نوع 2 دنبال می کنید

برچسب : اولین,برخورد, نویسنده : asemanabri14 بازدید : 103 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396 ساعت: 3:21